تضعیف نظام بینالملل با رویکرد جنگ هیبرید
پس از پایان جنگ سرد و با افزایش جهانیشدن، نظام بینالملل بهطور قابلتوجهی پیچیدهتر شد. جوزف نای، نظریهپرداز برجسته روابط بینالملل، نظام جهانی را به یک بازی شطرنج در سه سطح توصیف کرده است. این سطوح شامل روابط نظامی، اقتصادی، و فعالیتهای غیر دولتی میشود.
در سطح اول، روابط نظامی بین دولتها جای دارد. قدرتهای بزرگ، بهویژه ایالات متحده، کنترل عمدهای بر این سطح دارند. این سطح بهطور واضح ساختار قدرت را شکل میدهد و به روابط نظامی میان کشورها اهمیت میدهد.
روابط اقتصادی و تأثیرات آن
در سطح دوم، روابط اقتصادی قرار دارد. در این بخش، قدرتهای جهانی بهطور نسبتاً مساوی توزیع شدهاند. کشورهای توسعهیافته مانند آمریکای شمالی، اروپا و ژاپن در این سطح غالب هستند. قدرت اقتصادی این کشورها بر روندهای جهانی تأثیرگذار است و در تعاملات تجاری و اقتصادی نقش زیادی دارد.
تأثیر بازیگران غیردولتی و جنگ هیبرید
سطح سوم به فعالیتهای غیردولتی و تروریسم مربوط میشود. در این سطح، قدرتها بهطور پراکنده توزیع شدهاند و تأثیرات آن بهطور مستقیم بر سایر سطوح قابلمشاهده است. بهعنوان مثال، حملات تروریستی و تهدیدات سایبری میتواند به زیرساختهای حیاتی آسیب برساند و به روابط میان دولتها در سطح اول تأثیر بگذارد.
مدل جوزف نای و کاربرد آن در جنگ هیبرید
مدل جوزف نای به ما کمک میکند تا توان بازیگران غیردولتی در محیط جنگ هیبرید را بهتر درک کنیم. جنگ هیبرید با استفاده از ترکیبی از تاکتیکهای نظامی و غیرنظامی، تلاش میکند تا توازن قدرت را تغییر دهد. این جنگها میتوانند از ابزارهایی مانند فضای مجازی، حملات سایبری و حملات به زیرساختهای کلیدی استفاده کنند تا دولتها را تحت فشار قرار دهند و اختلالات قابلتوجهی ایجاد کنند.
این تحلیل برگرفته از کتاب «تروریسم پیش روست» نوشته Paul J. Smith و ترجمه دکتر محمد حسین قربانی زواره است.