عملیات فروغ جاویدان و جنایات سازمان مجاهدین خلق
سازمان مجاهدین خلق در عملیاتی با نام «فروغ جاویدان» دست به جنایات بیرحمانهای زد. این عملیات تروریستی با هجوم زمینی از مسیر سرپل ذهاب آغاز شد. نیروهای مجاهدین به سمت شهر کرند غرب پیشروی کردند. در مسیر خود به بیرحمی تمام به مردم حمله کردند.
مقاومت مردم اسلامآباد غرب
مسعود رجوی تصور میکرد مردم اسلامآباد غرب از آنها استقبال خواهند کرد. او انتظار داشت مردم با گاو و گوسفند به پیشواز آنها بیایند. اما برخلاف تصورش، مردم با مقاومتی جانانه روبهرو شدند. آنها با داس و تبر از خانههای خود دفاع کردند. این مقاومت خشم منافقین را دوچندان کرد. آنها از مردم انتقام گرفتند و جنایتهای هولناکی مرتکب شدند.
روایت عملیات مرصاد در کتاب «در کمین گل سرخ»
کتاب «در کمین گل سرخ»، زندگینامه داستانی شهید سپهبد علی صیاد شیرازی را روایت میکند. نویسنده این کتاب محسن مؤمنی شریف است. در بخشی از این کتاب، عملیات مرصاد اینگونه توصیف شده است:
“کاروان آنان عصر روز سوم مرداد به راه افتاد. از تنگه پاتاق وارد خاک ایران شدند. به کمک ارتش عراق موفق شدند خط اول را بشکنند. با حمایت نیروهای هوایی صدام پیشروی کردند. از سرپل ذهاب نیز گذشتند. موفق شدند شهر کرند را تصرف کنند. رجوی خود با خودروی ضدگلوله همراه آنان بود. برخلاف تصورشان، مردم اسلامآباد غرب با داس و تبر از خانههای خود دفاع کردند. هرچند شهر سقوط کرد، اما مجاهدین خلق زهر چشمی از مردم گرفتند که صدام در تمام جنایتهای هشت سالهاش نکرده بود. مردم اسلامآباد اولین و آخرین محکومان حکومت منافقین بودند.”
فاجعه بیمارستان امام خمینی (ره) اسلامآباد غرب
در شب جنایت، منافقین به بیمارستان امام خمینی (ره) اسلامآباد حمله کردند. آنها مجروحان را قتل عام کردند. در حالی که این جنایات رخ میداد، رادیوی منافقین به مردم کرمانشاه هشدار میداد که فردا به سوی آنان خواهند آمد.
ایران ترابی، پرستار مناطق جنگی و شاهد عینی این فاجعه، خاطرات خود را چنین نقل میکند:
“بیمارستان را آتش زدند. سپس هرچه مجروح و کادر درمانی بود را بیرون آوردند و اعدام کردند. ما را به اسلامآباد بردند تا از بیمارستان امام خمینی (ره) بازدید کنیم. وارد بیمارستان که شدیم، آنجا دیگر بیمارستان نبود؛ واقعاً یک میدان جنگ بود. در و دیوار بیمارستان ویران شده بود. وقتی وارد بخشها شدیم، همه بخشها خراب و ویران بودند. آنچه برایمان بسیار تأسفآور بود، بخش نوزادان بود. وقتی وارد این بخش شدیم، تختهای کوچولو همه سوخته بودند. جنازهها در این تختها مانده بود. تمام نوزادان و مادرانشان را آتش زده بودند. مادرها پای تختها، همه یک تکه ذغال سیاه بودند و بچهها هم مثل یک تکه عروسک سوخته روی تختها بودند. آنجا طاقت نیاوردیم و بسیار گریه کردیم. برایشان مهم نبود که این افراد نگهبان هستند یا مریض و مجروح. از همه قشرها در میان سوختهها دیده میشد که آتش زده و به شهادت رسانده بودند.”
آمار شهدای عملیات تروریستی فروغ جاویدان
بر اساس آمارها، حدود ۱۱۰۰ نفر از مردم بیدفاع در این عملیات تروریستی به شهادت رسیدند. خردسالترین شهید این عملیات، نوشین شریفی، کودک سهساله اهل اسلامآباد غرب بود. او بر اثر اصابت گلوله مستقیم در مقابل چشم مادرش به شهادت رسید. مسنترین شهید نیز قاسم ترکمانی اهل قم بود. او با ۸۹ سال سن به عنوان نیروی داوطلب در عملیات مرصاد شرکت کرده بود. او بر اثر اصابت ترکش به کمر به شهادت رسید.